وبلاگ بوکس احمد حسن پور

تکنیکها و تمرینات بوکس-خبرها-مسابقات- قهرمانان و ...

وبلاگ بوکس احمد حسن پور

تکنیکها و تمرینات بوکس-خبرها-مسابقات- قهرمانان و ...

بعد از کلی...

حتما ذهن شما نیز همواره درگیر آموزش های بوکس بوده است. اینکه چطور ضربه بزنید!! یا اینکه چطور حرکت کنید؟!! یا چطور به بچه ها بوکس را آموزش دهیم؟!!

به نظرم تاریخ بوکس به دو بخش تقسیم میشود:

-         قبل از محمد علی کلی: که دو بوکسر رودر روی هم می ایستادند و به هم ضربه میزدند. هردو باید ضربه میخوردند و تلاش میکردند با حرکات کمر یا اندکی جابجا شدن ضربه حریف را رد دهند. اما هرگز نمیتوانستند چند ضربه را رد کنند. پس مبارزات بوکس همواره مسابقات تحمل درد و استقامت بود. امروز هم چنین هست اما متفاوت تر است. در آموزشهای ما قبل از کلی چطور ایستادن، چطور چرخیدن و چطور ضربه را پرتاب کردن مورد توجه بود. "ایستادن یا  STANCE..." قطعا از ایستا و ساکن نشأت گرفته. امروز در اکثر باشگاه های کشور از این روش آموزشی بهره میبرند.

-         بعد از محمد علی : "کلی" بوکس را دگرگون کرد و از یک نمایش ایستا بوکس را به یک جنگ و گریز و رقابتی پر تحرک تبدیل کرد. جابجایی های پی در پی همراه با چرخش و پرتاب ضربات تحرک و هماهنگی، استایلی زیبا از بوکس را به نمایش میگذاشت. حرکت، چرخش و انتقال وزن سه رکن اصلی استایل محمد علی بود و خوب خود را در موقعیت برتری قرار میداد و فرصتهای بیشتری برای حمله فراهم میآورد. گام هایی که به طرفین یا عقب برمیداشت عملا او را از حجوم ضربات مصون میداشت اما خود در حالتی حجومی بود. واژه ی رقص پا از او بجای مانده و عملا بوکس را از بالاتنه به پاهایی استوار و چابک تغییر داد. مربیان قدیم همه از پا و رقص پا یاد میکنند اما اساس آموزشهای ابتدایی آنها به روش قدیم است.

امروز با پیشرفت علم تمرین همه تمرینات دگرگون شده حتی بدنسازی و کار با وزنه که در گذشته یکی از بازوها در تمرین های بوکس بوده نیز به کلی متحول شده است. اما باید دید در کشور ما  این تحول بزرگ اتفاق افتاده یا خیر؟ پاسخ را به عهده شما میگذارم.

آموزشهای بوکس باید متناسب با این ورزش باشد. مثلا اگر قرار است در یک رقابت توام با جنگ و گریز باشیم چطور آموزشهای ابتدایی از نقطه ای ساکن آغاز میشوند؟ با مثالی مسئله را روشنتر میکنم: فرض بگیرید قرار است به فردی تیراندازی با کمان حین سوارکاری با اسب آموزش دهیم. اینجا دو راه پیش رو داریم، اول به فرد تیراندازی ساکن و بعد سوارکاری و سپس ترکیب این دو را آموزش دهیم، دوم ابتدا سوارکاری و سپس تیر اندازی و تکنیکهای حین سواری را آموزش دهیم و ضعفها را برطرف کنیم!!!

 

حالت اول: اگر ابتدا تیر اندازی ساکن را آموزش دهیم ذهن فرد را متکی به موقعیتی ساکن تمرین داده ایم و پس از قرار گیری بر پشت اسب کل محاسبات برهم خورده و فرد باید آموزشهای گذشته را فراموش و ذهن خود را بر تکانهای اسب متمرکز کند.

حالت دوم: در روش دوم ما ابتدا به فرد سواری را آموزش میدهیم که همزمان ذهن پویا و فعال نگاه داشته میشود و هماهنگی و تعادل لازم کسب میشود و سپس به او تیر اندازی و تکنیهای لازم را آموزش میدهیم.

امیدوارم با این مثال توانسته باشم منظور خود را روشن کنم.

پس اگر هدف ما تحرک است بنیاد آموزشها نیز میباست بر جابجایی و تحرک بنا شوند.

محمد علی کلی نیز اساس کار خود را بر قرار گرفتن در مکان درست میدانست و این قابلیت با تکیه بر پاها امکان پذیر میشود. نه اینکه بخواهم از تکنیک های بسیار کارایی چون داک و اسلیپ غافل شوم، اما با تکیه بر اصل جابجایی این دو تکنیک نیز بی تاثیر از این اصل نیستند و قطعا متفاوت تر از روش قدیم آموزش داده و اجرا میشوند.

با توجه به توضیحات بالا و نتایج کسب شده تا کنون بوکس ما در رقابتهای داخلی و خارجی بسیار ضعیف بوده و من این ضعف را ضعف آموزش بوکس میدانم. علارغم تلاشها و جانفشانی هایی که مربیان و مسئولین امر در ورزش بوکس کشور انجام داده اند، همچنان بوکس ما در سطوح پایین مانده و باید چاره ای اندیشید و علم تمرین را بیشتر و بهتر در این ورزش زیبا بکار گرفت.

به امید پیشرفت ورزش بوکس.

پیروز میدانها باشید.

"احمد حسن پور"

درودی دوباره

پس از دوسال دوری از فضای بوکس بخاطر شرایط کاری خارج از شهرستان و همچنین ازدواج و کسب و کار و البته فراموشی رمز وبلاگ و ایمیل، تصمیم دارم دوباره فعالیت وبلاگ رو از سر بگیرم. بزودی بیشتر مشکلات پایه ی بوکس را بصورت ویدیو های آموزشی شرح خواهم داد و روشی تازه و آسان برای یادگیری  رقص پا و ضربه را ارائه خواهم داد. 

باور کنید ورزش بوکس بسیار ساده تر از آن است که فکرش را میکنید و این سادگی را خواهید دید. 

آنقدر ساده که در یک جلسه،  جابجای- چرخش-ضربه را یاد میگیرید. بیس یا اساس بوکس را در یک جلسه میتونید یاد بگیرید و در بوکس براحتی پیشرفت کنید.


دوستانی که مطالب وبلاگ من را کپی میکنند لطفا نام منبع را نیز ذکر کنند.


به امید پیروزی ها.

گاردپای بوکسورها

به درخواست دوست عزیزی دوباره گارد پا برای بوکسر ها را مرور میکنیم. ظاهرا لینکهای قبل خراب شده اند.

درشکل زیر:

- حالت پای چپ گاردها با رنگ قرمز و راست گاردها را با رنگ سیاه نشان داده شده.

- فاصله طولی و عرضی پاها اندازه عرض شانه است.( این اندازه نسبی است)

- جهت ها و شماره ها نیز برای حرکت به طرفین است که هر شماره به یک طرف اشاره دارد. برای مثال شماره 4 در چپ گاردها حرکت به سمت چپ است که ابتدا پای چپ نیز برداشته میشود. همانطور که میدانید شروع جابجا شدن به هر سمت با پای همان سمت  است 
نکته: درست است در هر جهت پای همان سمت را بر میداریم اما با فشار یا نیروی پای مخالف است که به سمت مورد نظر هدایت میشویم. برای مثال اگر یک راست گارد بخواهد به سمت چپ حرکت کند پای سمت چپ را در جهت چپ (شماره 2) بر میدارد اما درواقع عامل یا نیرویی که او را به سمت چپ هل میدهد پای راست اوست.


برای زدن یک ضربه پر قدرت  به آیتمهای زیر نیازمندیم:

- پاهای قوی و آماده واکنش.

- چرخش یا دوران پاها و لگن.

- چرخش بالا تنه قفسه سینه و کتف

- ارتباط بالا تنه و پایین تنه کمر و شکم است که باید عضلات این دو ناحیه تقویت شود.

 - آخرین آیتم هماهنگی عصبی و عضلانی است که با تمرین حاصل میشود.

 پاها از زمین نیرو میگیرند و بدن را به دوران میاندازند که این نیرو ابتدا به لگن و سپس به واسطه شکم و کمر به بالاتنه منتقل میشود و در انتهای این چرخش، دست باز میشود و هدفگیری میشود.


پیروز میدانها باشد.

پاسخ به نظرات دوستان

این روز ها خیلی گرفتارم ببخشید که کمتر مطلب انتشار میدم.


سلام...من یه بوکسور مبتدی ام..نزدیک 5 ماهه که میرم باشگاه...قدم 182 وزنم 87 .....19 سالمم هستش...میخوام بدونم چه تمرینایی رو بیشتر انجام بدم تا حجم تنفسیم بالا بره؟....البته سرعت کم داک و مشتهای پی در پی اذیتم میکنه خواهشا یه تمرینایی رو واسه افزاییش سرعتم پیشنهاد بدین.....خودم که فکر کنم به خاطر اضافه وزنمه...ممنون میشم

 درود بر شما حمیدرضا
بله اینطور که مشخصه شما کمی اضافه وزن داری، البته جای نگرانی نیست با تمرینات هوازی میتونی هم تنفس و هم وزنت رو کاهش بدی. غذاهای کم کالری بخوری و به تمرین ادامه بدی وزنت کم میشه.
شما جزو بوکسرهای قد بلند هستی و باید بیشتر روی تحرک و جابجایی یا رقص پا تمرکز کنی. باید سرعت و کنترل و هماهنگی پاهاتو افزایش بدی. تمرینات جهشی،پله و بخصوص انواع طناب بسیار مناسبه. تمرینات پلیومتریک انجام بده.
دوم زیاد به داک فکر نکن بیشتر روی اسلیپ و راک(عقب کشیدن بالاتنه) تمرکز کن. داک کردن برای بوکسر های بلندتر و هم قد خودت مناسبه که بوکسرهای کوتاه قد بیشتر این تکنیک را تمرین میکنند.
پیروز میدان ها باشی.

سمفونی به نام بوکس

با درود.

به عقیده من بوکس مانند یک سمفونی بزرگ موسیقی است. 

وقتی مشتی زده میشود انگار کلیدی یا تاری نواخته میشود و صدایی موسیقیایی بوجود آمده. هر صدا فرکانس خاص خود دارد. مجموعه ای از صداهای با فرکانسهای بلند و کوتاه، صداهای بم یا زیر بوجود میآورد. درست مثل ضربات مستقیم و هوک و آپرکات در بوکس که مجموعه ای از ضربات بلند و کوتاه است. هرکسی نمیتواند با بوجود آوردن صداهی زیر و بم قطعه ای موسیقی آهنگین بوجود آورد. این کار یک موسیقیدان است که مجموعه ای از صداها را طوری کنار یکدیگر در یک دستگاه موسیقی بچیند که آهنگین و دلنواز باشد. نظیر یک بوکسر که میداند چطور با چند ضربه خود را به حریف برساند و یا اورا اسیر آهنگ ضربات خود کند.

 در این میان چیزی که و جود ندارد وجود دارد که بوکس را به موسیقی نزدیک میکند.

در موسیقی سکوت وجود دارد و در بوکس استراحت. این استراحت میتواند سکوت بین یک صدا با صدای دیگر در یک قطعه موسقی باشد و یا فاصله مابین دو ضربه مشت و یا انتقال وزن از پایی به پای دیگر.

وقتی مشت میزنید صدایی تولید کرده اید و وقتی ضربه نمیزنید استراحت یا سکوت کرده اید. یک موسیقی دان صداها را به موقع تولید و با سکوتها به آن شکل و فرم میدهد و یک بوکسر مشتها را بموقع میزند و استراحتها و وقفه ها را بجای خود بکار میبرد. در واقع این استراحتها و سکوتها هستند که صداها یا  مشت ها را آهنگین میکنند.

آهنگ بوکس شما چگونه است؟
همانطور که احساسات یک شنونده تحت تأثیر و تسلیم قطعه موسیقی میشود، یک بوکسر هم با حرکات و ترکیبات آهنگین میتواند حریف خود را مجذوب و تسلیم خود کند.
یک موسیقی دان با آگاهی از ابزارآلات موسیقی مورد استفاده خود، صداها و سکوتها را فرم و شکل میبخشد و یک بوکسر قابل با در نظر گرفتن حریف خود و البته با تکیه و شناخت توانایی های فیزیکی و تکنیکی خود.
برای درک بهتر مطلب ضربان قلب را مثال میزنم.
تپش های قلب نیز خود قطعه ای موسیقی است که زندگی ما راشکل میدهد. هر ضربه از چند بخش تشکیل شده. در هر بار تپیدن یک بار خون پمپاژ و یک بار مکیده میشود که مابین این دو وقفه ای کوتاه است. همچنین مابین هر تپش استراحتی طولانی تر است. وقتی در حال استراحت هستیم این وقفه ها و استراحتها با نسبتی خاص طولانی تر میشوند و بلعکس در زمان فعالیت نیز با همان مقیاس کوتاه تر میشوند.

حال اگر نوارقلب یک روز خود را که از استراحت ها و فعالیت ها تشکیل شده تصور کنید خواهید فهمید که هر روز چه سمفونی که نامش زندگی است در بدن ما اجرا میشود.

یک بوکسر از استراحت ها و یک موسیقی دان از وقفه ها یا سکوتها برای شکل و فرم دادن یا آهنگین کردن قطعه خود استفاده میکنند.
پس در نتیجه استراحت و وقفه در بوکس نظیر یک سکوت هویت بخش صدا در یک قطعه موسیقی است.

در نهایت برای درک بهتر، دسته بندی میکنم تا مطلب را به از پیش به بوکسرها و مربیان عزیز انتقال دهم.

استراحتها از بزرگ به کوچک است:
- مابین هر مسابقه چند ساعت یا روز یا ماه و ... استراحت است
- مابین هر راند یک دقیقه استراحت است.
- مابین هر حمله چند ثانیه استراحت است.
- مابین هر ترکیب ضربه چند ثانیه تا چند دهم ثانیه استراحت است.
- مابین جابجا شدن چند ثانیه یا دهم ثانیه استراحت است.
- مابین هر ضربه چند صدم یا هزارم ثانیه استراحت است.
- مابین هر انتقال وزن بر روی پاها چند دهم یا صدم ثانیه استراحت است. 


پیروز میدان باشد.